و عشق تنها عشق







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





حرفهای آخرت را زدی و رفتی ؟

میگذاشتی من نیز حرفهایم را برایت بگویم

لحظه ای صبر میکردی تا برای آخرین بار چشمهایت را ببینم ،

حتی اگر شده در خیالم دستهایت را بگیرم

چه راحت شکستی دلم را ، حتی نشنیدی یک کلام از حرفهایم را ،

چه راحت پا گذاشتی بر روی دلم ،حالا من مانده ام و تنهایی و یک دریای غم

چه آسان دلکندی از همه چیز ، نه دیگر بی تو در این دنیا جای من نیست ...

به جا ماند خاطره های شیرین در لحظه های با هم بودنمان

و همه ی این خاطره ها در یک لحظه بر باد رفت ...

فکرش را هم نمیکردم این روز بیاید ،

همیشه فکر میکردم فردا دوباره لحظه دیدارمان بیاید...

این روزها خیلی دلم گرفته ، سردرگم و بی قرارم ،

حس میکنم آخرین روزهاست و در این لحظه ها حتی میتوانم نفسهایم را بشمارم...

نفسهایی که دیگر در هوای تو نیست ،

ثانیه هایی که به یاد تو است و در کنار تو نیست ،

لحظه هایی که حتی به خیال تو نیست ...

تا قبل از آمدنت ، داشتنت برایم رویا بود ،

با همان رویا سر میکردم زندگی ام را ، تا تو آمدی ....

حقیقت شد آن رویای شیرین ، تا تو رفتی ،

کابوس شد آن لحظه های شیرین و اینجاست

که دیگر حتی رویای تو نیز دلم را خوش نمیکند ،

اینجاست که تنها تو را میخواهم نه نبودنت را...

حرف آخرت همین بود؟ خداحافظ؟

صبر میکردی اشکهای روی گونه ام خشک شود و بعد میرفتی ،

حتی تو برای آخرین بار هم که شده آرامم نکردی ...

گفتی خداحافظ و رفتی ، چقدر تو بی وفا هستی.... گفتی خداحافظ و رفتی ، چقدر تو بی وفا هستی....
 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط غزاله در 21:59 | |